زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

طغیانگری مشرکان (قرآن)





از مصادیق طغیانگران که در آیات قرآن به آن‌ها اشاره شده، «مشرکان» هستند.


۱ - طغیانگر بودن مشرکان



مشرکان، مردمى طغيانگر:
۱. «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ‌ ... • وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛ به معبود كسانى كه غير خدا را مى‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها نيز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند. ... و ما دلها و چشمهاى آنها را به سبب اعمالشان واژگونه مى‌سازيم؛ آرى آنها ايمان نمى‌آورند همان‌گونه كه در آغاز، به آن ايمان نياوردند؛ وآنان را در حال طغيان وسركشى، به خود وا مى‌گذاريم تا سرگردان شوند.»
۲. «احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ‌ • وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ؛ در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود: ستمکاران و همرديفانشان و آنچه را مى‌پرستيدند، گرد آوريد. ما هيچ گونه سلطه‌اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود گروهى طغيانگر بوديد.»

۲ - علت طغیانگری مشرکان



شيطان، مدّعى طغيان‌گرى مشركان، در نتيجه گمراهی عميق خودشان و نه اغواگرى او:
«قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ؛و همنشينش از شياطين مى‌گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، بلكه او خود در گمراهى دور و درازى بود!»

۳ - طغیان مشرکان مکه



مشركان مکّه، مردمى طغيان‌گر و حق‌ناپذير:
۱. «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛و ما دلها و چشمهاى آنها را به سبب اعمالشان واژگونه مى‌سازيم؛ آرى آنها ايمان نمى‌آورند همان‌گونه كه در آغاز، به آن ايمان نياوردند؛ وآنان را در حال طغيان وسركشى، به خود وا مى‌گذاريم تا سرگردان شوند.»
۲. «وَ إِذْ قُلْنا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْياناً كَبِيراً؛به ياد آور زمانى را كه به تو گفتيم: پروردگارت احاطه و آگاهى كامل به مردم دارد؛ و رؤيايى را كه به تو نشان داديم و درخت نفرین شده را كه در قرآن ذكر كرده‌ايم، فقط براى آزمايش مردم بود. و ما آنها را بيم مى‌دهيم؛ امّا جز طغيان شديد، چيزى بر آنها نمى‌افزايد!»
۳. «وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ‌ • كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ‌ • أَ تَواصَوْا بِهِ‌ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ؛اين‌گونه است كه هيچ پيامبرى به سوى كسانى كه قبل از آنها بودند فرستاده نشد مگر اين‌كه گفتند: او ساحر است يا دیوانه! آيا يكديگر را به آن سفارش مى‌كردند (كه همه چنين تهمتى بزنند)؟! چنين نيست، بلكه آنها قومى طغيانگرند.»

۴ - مدعیان طغیان‌گری


مدعیان طغیان‌گری عبارتند از:

۴.۱ - رهبران شرک


رهبران شرک، مدّعى طغيان‌گرى مشركان:
«وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ؛ما هيچ گونه سلطه‌اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود گروهى طغيانگر بوديد.»

۴.۲ - شیطان


شیطان، مدعى طغيانگرى مشركان:
«الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ • قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ؛ همان كسى كه معبود ديگرى با خدا قرارداده بود، آرى او را درعذاب شديد بيفكنيد! و همنشينش از شياطين مى‌گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، بلكه او خود در گمراهى دور و درازى بود!»
در روايتى از امام صادق علیه‌السلام مقصود از «قال قرينه» شيطان دانسته شده است.

۵ - پانویس


 
۱. انعام/سوره۶، آیه۱۰۸.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۱۱۰.    
۳. صافّات/سوره۳۷، آیه۲۲.    
۴. صافّات/سوره۳۷، آیه۳۰.    
۵. ق/سوره۵۰، آیه۲۷.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۱۰.    
۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰.    
۸. ذاریات/سوره۵۱، آیات۵۱-۵۳.    
۹. صافّات/سوره۳۷، آیه۳۰.    
۱۰. ق/سوره۵۰، آیه۲۶.    
۱۱. ق/سوره۵۰، آیه۲۷.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵، ص ۳۲۳، ح ۹.    


۶ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۷، ص۱۸۴، برگرفته از مقاله «طغیان مشرکان».    
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۸۳، برگرفته از مقاله «مصادیق طغیانگران (مشرکان)».    


رده‌های این صفحه : شرک | طغیان | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.